نگاه سوم نگاهی بس روشن امّا پنهان فقط تو بدان
نگاه سوم نگاهی بس روشن امّا پنهان فقط تو بدان
کاش قلب ها آنقدر خالص بودند که دعاها قبل از پایین آمدن دستها مستجاب می شدند♣
آخرين مطالب
لینک دوستان.ودر انتها درگاه پرداخت

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نگاه سوم و آدرس negahesevom.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

 

چاکرا، مراکز ورود و خروج انرژی در هاله‌ی نورانی انسان می‌باشد. چاکراهای اصلی 7 عدد می‌باشند، که با شماره‌های یک تا هفت مشخص می‌شوند. چشم سوم منطبق بر چاکرای اصلی شماره‌ی شش است، بدین جهت به آن چاکرای ششم، چاکرای پیشانی و چاکرای گورو می‌گویند. محل قرار گرفتن این چاکرا در وسط پیشانی است. این چاکرا پل ارتباطی با گورو (استاد درون) می‌باشد.

...عوامل سرکوب کننده‌ی هاله Aura Suppression
Aura Suppression

عوامل سرکوب کننده‌ی هاله چیزهایی که انرژی حیاتی (هاله) شما را به سرعت دچار کاهش، خفگی یا تغییر شکل می‌کنند عبارتند از:
1ــ ترس، استرس، اضطراب، تنفر، حسادت یا هر فکر یا احساس منفی دیگر
2ــ بحرانهای فیزیکی در بدن، مانند بیماریها، تحریکهای مصنوعی (داروها) وغیره. این عوامل می‌توانند بطور موقت انرژی هاله را افزایش دهند ولی بعد از آن شخص دچار افت انرژی می‌شود، این اثر شبیه بالا رفتن حرارت بدن شما در هنگام بیماری است. برای تشخیص چنین بحرانی باید بتوانید هاله را تفسیر کنید. چنین هاله‌ی تقویت‌شده‌ای به احتمال زیاد سفید خواهد بود.

3ــ لباسها و محیطی که با هاله‌ی شما تضاد دارند. لباسهای دارای رنگهای مات، به جای اینکه انرژی حیاتی شما را تقویت کنند آن را جذب می‌کنند. جالب است که بدانید، در زمین به طور کلی مردان صرف‌نظر از فرهنگ، نژاد و تغذیه، در سنین پایین‌تری نسبت به زنان می‌میرند. به نظر ما علت این است که مردان برای بیشتر مدت عمر خود از لباسهایی به رنگ سیاه یا خاکستری استفاده می‌کنند و به ندرت رنگهای دیگر را بکار می‌برند، زنان در لباسهای خود از رنگهای متنوع‌تری استفاده کرده، بطور مکرر آنها را تغییر می‌دهند. جالب است که در طبیعت، پرندگان نر اغلب رنگهای روشن‌تری نسبت به پرندگان ماده دارند، و عمرشان هم طولانی‌تر است. طبیعت همیشه به ما درس می‌دهد، و کاری که ما باید انجام دهیم این است که از طبیعت ایده بگیریم.
یک اثر فوری پوشیدن لباسهای خاکستری، سیاه یا قهوه‌ای این است که خستگی شما را تسریع می‌کنند. آیا توجه کرده‌اید که جوانان امروزه به مراتب مسن‌تر از آنچه هستند، به نظر می‌رسند؟
منطقی است که ما تا حد امکان از تمام عوامل بالا دوری کنیم. به سر بردن با هر یک از این عوامل به مدت طولانی، می‌تواند بر روح و هاله‌ی شما تاثیری پایدار بگذارد.

Aura Strengtheningتقویت نوسان هاله و انرژی حیاتی شما

Aura Strengthening

مآخذ: کتاب دانشکده متافیزیک کی آرا، تآلیف دکتر مطلب برازنده، انتشارات کوشامهر

چیزهایی که می‌توانند هاله‌ی شما را به شدت تقویت کنند عبارتند از:

1- مدی‌تیشن (پاک کردن ذهن از هر فکر)

2- تمرکز (تمرین دیدن صلیب)

3- هماهنگ کردن هاله‌ی خود با محیط
هماهنگ کردن هاله‌ی خود با محیط:
اگر ما فرکانسهای نوسانی (طیف رنگهای) آنچه می‌پوشیم را با فرکانسهایی که بدن ما بطور طبیعی ساطع می‌کند (رنگ هاله) هماهنگ کنیم، ذهن و بدن ما حالت هارمونی منحصر به فردی را تجربه خواهد کرد. این کار مانند کوک کردن یک ساز است. صدایی که از یک ساز کوک نشده تولید می‌شود، اصواتی ناموزون است، نه یک قطعه موسیقی موزون و خوش آهنگ. اصولاً سه روش برای هماهنگ کردن هاله شما با محیط وجود دارد:
1-هماهنگ کردن محیط اطراف با رنگ غالب هاله: وقتی رنگ غالب هاله‌ی خود را بشناسیم، می‌توانیم سعی کنیم که محیط اطراف یا لباسهای خود را با هاله‌مان هماهنگ کنیم. اصلاح و هماهنگ ساختن دکوراسیون خانه با هاله‌ی ما، می‌تواند تحریک مثبتی برای روح باشد و از جنبه‌های مختلف باعث ارتقای سلامت شود. برای دستیابی به این هماهنگی باید از رنگ غالب هاله و یا از جفت رنگ‌های هاله‌ای استفاده کنیم. مثلاً اگر رنگ غالب هاله‌ی شما سبز است، باید در دکوراسیون خانه خود از رنگهای سبز و صورتی روشن استفاده کنید.
2-هماهنگ کردن محیط اطراف با فرکانسهای افکار: فرکانسهای افکار، در بخش مربوط به معنای رنگهای هاله توضیح داده شده‌اند. اگر شما درباره آرامش ذهن فکر می‌کنید (یک فکر آبی) محیط آبی رنگ، فکر شما را تقویت خواهد کرد. صبحگاه که از خانه خارج می‌شوید و آسمان آبی را می‌بینید، قبل از آن که فرصت کنید درباره‌ی هر چیز دیگر فکر کنید، احساس آرامش می‌کنید، زیرا نوسان آبی آسمان همه‌ی افکاری را که در جهت آرامش ذهن هستند تقویت می‌کند. هنگامی که آسمان خاکستری است، افکار افسرده کننده قبل از این که متوجه شوید به سراغتان می‌آیند. حتماً توجه کرده‌اید که لباس جین آبی خیلی پر‌طرفدار است، چون در کسب آرامش ذهنی به ما کمک می‌کند. تلاش برای تبلیغ جین قهوه‌ای ممکن است کاملاً بی‌فایده باشد.
3-هماهنگ کردن پراکندگی فرکانس در سراسر بدن: این کار بالاترین میزان انگیزش طبیعی را ایجاد می‌کند، اما به لباسهایی با طراحی ویژه مانند «پیراهن چاکرا» نیاز دارد. نتیجه کار کاملاً مشابه طب سوزنی است. با این تفاوت که به جای سوزنها از مجموعه 16 رنگ کلیدی استفاده می‌ شود. پوشیدن این پیراهن، ظرف چند دقیقه باعث بهبود خارق‌العاده میدان انرژی حیاتی (هاله) فرد می‌شود. در همه‌ی موارد استفاده از رنگهای روشن و خالص و تک رنگ (رنگین کمان) مهم است. این رنگها می‌توانند روشن و ملایم باشند، اما پیراهن باید بطور مشخص دارای یک رنگین‌کمان خالص و هماهنگی نوسانها باشد.
Comment & Colour of Auraمعنی هاله و رنگهای آن

هاله، بازتاب ماهیت واقعی ما در هر لحظه است. در اینجا لازم است منظور خود را از «ماهیت واقعی» و اینکه چرا برای کشف آن قدری تلاش لازم است، بیان کنم. در جوامع ما بر سمبولها، کلیشه‌ها، عادتها، آداب و رسوم، رفتارهای سطحی، ظاهرسازی، پیروی از دیگران و تسلیم بی قید و شرط در برابر دیگران تأکید می‌شود. تعلیم و تربیت ما، عمیقا‌ً بر پایه‌ی دیدگاهها و انتظارات افرادی است، که سعی می‌کنند بر مردم تسلط پیدا کنند.
هنگامی که ما همه‌ی عادتها، کلیشه‌ها، آداب و رسوم، ظاهرسازیها، و رفتارهای سطحی خود را تشخیص می‌دهیم و کنار می‌گذاریم، و کاملاً آگاه، طبیعی و آزاد می‌شویم، آنچه باقی می‌ماند ماهیت واقعی ما است. بعضی از مردم چنان به آداب و عادتهای خود چسبیده‌اند، که کشف ماهیت واقعی‌شان اگر غیر ممکن نباشد، بسیار مشکل است. تنها راه دستیابی به یک بصیرت فوری پیرامون شخصیت این افراد، تماشای هاله آنها است، زیرا هاله ماهیت واقعی آنها را از ورای پوشش رفتارهای سطحی نشان می دهد .
به طور کلی، هر چه هاله رنگین‌تر، واضح‌تر، و روشن‌تر باشد، صاحب آن دارای شخصیتی بهتر وروحی والاتر است. همچنین هر چه پراکندگی انرژی در هاله یکنواخت‌تر باشد، آن شخص سالمتر و متعادل‌تر است. پراکندگی انرژی در هاله، می‌تواند به عنوان یک ابزار تشخیصی قوی در پزشکی مورد استفاده قرار گیرد، البته معمولاً به تجهیزات پیچیده نیز نیاز است.
هاله ما همه بدن را احاطه کرده است، اما تفسیر رنگهایی که توضیح داده می‌شود، فقط به هاله‌ی اطراف سر مربوط است. معانی رنگهای هاله اطراف سر، که توضیح داده می‌شود، در متون تخصصی مورد اشاره و تایید قرار گرفته است. وقتی دیدن هاله را به خوبی یاد گرفتید، می‌توانید خودتان صحت آن را با تمرکز روی افکار خاص هنگام تماشای هاله خود، یا بیان افکار دیگران در هنگام مشاهده‌ی هاله آنها تحقیق کنید.
مردم معمولاً در هاله‌ی خود یک یا دو رنگ غالب دارند. این رنگها (یا جفت هاله‌ای آنها) به احتمال قوی، رنگهای مورد علاقه آنها هستند. علاوه بر رنگهای غالب، هاله، افکار، احساسات و آرزوها را هم منعکس می‌کند که به صورت نقاط درخشان، ابرها یا شعله‌هایی، معمولاً با قدری فاصله از سر، به چشم می‌خورند. مثلاً یک برق(درخشش) نارنجی‌رنگ در هاله، نشانگر فکر یا علاقه به اِعمال قدرت و کنترل دیگران است. نارنجی به عنوان یک رنگ غالب، نشان‌دهنده قدرت و توانایی کنترل مردم است. برقهایی که به سرعت تغییر می‌کند، نشان‌دهنده افکاری هستند که به سرعت تغییر می‌کنند.
معنای رنگهای خالص و روشن هاله (رنگهای رنگین‌کمان؛ رنگهای روشن، درخشان و تک‌رنگ)
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارغوانی : نشان‌دهنده‌ی افکار معنوی است. ارغوانی هرگز به صورت رنگ غالب در هاله دیده نمی‌شود، بلکه فقط به صورت ابرها یا شعله‌هایی گذرا دیده می‌شود و نشان‌دهنده‌ی افکاری واقعا‍ً معنوی است.
آبی: وجود متعادل، تحمل در زندگی، سیستم عصبی آرام، ارسال نیرو و انرژی. افرادی که دارای رنگ غالب آبی در هاله‌ی خود هستند، افرادی آرام و متعادل هستند که آماده‌اند حتی در غاری زندگی کنند وزنده بمانند. آنها با تحمل زیاد و قدرت بقا متولد می‌شوند. تفکر آبی، تفکری است درباره‌ی آرامش سیستم عصبی و کسب تعادل ذهنی، یا درباره‌ی بقا و تحمل شرایط سخت. هنگامی که فرد در حال دریافت یا ارسال انرژی یا تله‌پاتی است، رنگ آبی درخشان می‌تواند هر رنگ دیگر را در هاله، تحت‌الشعاع خود قرار دهد. مثلاً ‹‹میشل‌د‌س‌مارکوئت›› مؤلف «پیشگویی تیااوبا» اغلب در سخنرانی‌هایش هاله‌ای با رنگ آبی درخشان دارد، مخصوصاً هنگامی که به سؤالهای حاضران پاسخ می‌دهد.
سبز آبی: نشان‌دهنده‌ی کیفیت پویای زندگی، شخصیت پر‌انرژی، قدرت فرافکنی، و تحت‌تاثیر قرار دادن دیگران است. افرادی که رنگ سبز آبی در هاله‌ی آنها غالب است، می‌توانند کارهای زیادی را همزمان انجام دهند، و قدرت سازمان‌دهی قابل توجهی دارند. این افراد وقتی مجبور باشند روی یک موضوع تمرکز کنند، احساس خستگی و کسالت می‌‌کنند. مردم، عاشق رؤسایی با هاله‌های سبز آبی هستند، زیرا چنین رؤسایی به جای اینکه فقط دستور بدهند، اهدافشان را بیان می‌کنند و به این ترتیب در گروه خود بهتر نفوذ می‌کنند. تفکر سبز آبی، تفکری است پیرامون سازمان‌دهی و تاثیر بر دیگران.
سبز:آرامش، تعدیل انرژی، قدرت طبیعی شفابخشی. همه‌ی شفادهندگان ذاتی، این رنگ را در هاله‌ی خود دارند. افرادی که رنگ سبز در هاله‌ی آنها غالب است، شفادهندگان ذاتی هستند. هر چه رنگ سبز در هاله قوی‌تر باشد، فرد، شفادهنده‌ی بهتری است. این افراد، عاشق باغبانی نیز هستند و معمولاً « دستی سبز » دارند، همه چیز برای آنها می‌روید. بودن در کنار فردی با هاله‌ی سبز و قوی، تجربه‌ای بسیار آرامش‌بخش است. تفکر سبز، نشانگر حالت آرامش و شفابخشی است.
زرد: شادی، آزادی، عدم وابستگی، پخش کردن نیروهای حیاتی. افرادی که هاله‌ی زرد و درخشان دارند، سرشار از شادی درونی هستند، بسیار بخشنده‌اند و به هیچ چیز وابستگی ندارند. هاله‌ی زرد رنگ در اطراف سر، نشان‌دهنده‌ی تکامل بالای روحی است. این امضای یک استاد معنوی است. از کسی که چنین هاله‌ای ندارد، انتظار تعلیمات معنوی نداشته باشید. بودا و مسیح، هاله‌های زرد رنگی در اطراف سر داشتند، که تا بازوهایشان امتداد داشت. امروزه در روی زمین به ندرت می‌توان هاله‌ای بزرگتر از یک اینچ (5/2 سانتی‌متر) پیدا کرد. هاله‌ی زرد رنگ، نتیجه‌ی فعالیت بالای چاکرای پیشانی است(که افراد زیادی در کلاسهای هاله می‌توانند آن را با درخشش بنفش مشاهده کنند). افراد دارای شخصیت والای معنوی، چاکرای پیشانی خود را در طول سالها فعال نگه می‌دارند، زیرا همیشه در ذهن خود افکاری عمیق و معنوی دارند. وقتی این چاکرا در حال فعالیت بالا مشاهده می‌شود هاله‌ای زرد رنگ (جفت هاله‌ای رنگ بنفش) اطراف آن پدید می‌آید که تمام سر را احاطه می‌کند. تفکر زرد نشانگر شادمانی، رضایت و خرسندی است.
نارنجی: ترقی و تعالی اخلاقی و معنوی، جاذبه و الهام. نارنجی نشانه قدرت است، توانایی و یا تمایل به کنترل دیگران. هر‌گاه نارنجی رنگ غالب هاله می‌شود، معمولاً در کنار رنگ زرد قرار می‌گیرد و با مشارکت آن رنگ طلایی را پدید می‌آورد که نه تنها نشانگر یک استاد معنوی است، بلکه بر یک استاد قدرتمند معنوی دلالت می‌کند، شخصی با توانایی‌های منحصر به فرد. تفکر نارنجی، تفکری است پیرامون اعمال قدرت و تمایل به کنترل دیگران.
سرخ: افکار مادی، افکاری پیرامون جسم فیزیکی. رنگ غالب قرمز در هاله، نشانگر افراد مادی‌گرا است.
صورتی(= ارغوانی+ سرخ): عشق معنوی. برای پدید آوردن صورتی روشن‌ و تمیز، باید رنگ ارغوانی(بالاترین فرکانسی که می‌بینیم) و سرخ (پایین‌ترین فرکانس) را ترکیب کنیم. هاله‌ی صورتی نشان می‌دهد که شخص به تعادل کامل بین آگاهی معنوی و وجود مادی دست یافته است. تکامل یافته‌ترین افراد، نه تنها هاله‌ای زرد رنگ اطراف سر خود دارند، بلکه یک هاله‌ی بزرگ صورتی نیز دارند، که تا مسافتی زیاد گسترش یافته است. رنگ صورتی در هاله، در روی زمین نادر است و تنها به صورت یک فکر گذرا ظاهر می‌شود، نه یک رنگ غالب در هاله.
معنی رنگهای کدر : رنگهایی که تیره‌تر از زمینه به نظر می‌رسند و بیشتر شبیه دود هستند تا‌درخشش
قهوه‌ای: نا آرامی، آشفتگی، مادی‌گرایی، نفی معنویت.
خاکستری: افکار تیره، افسردگی، نیات مبهم، بروز جنبه تیره شخصیت.
خردلی: درد، ناراحتی، خشم.
سفید: بیماری شدید، تحریک مصنوعی (اثر داروها). چرا رنگ سفید در هاله نشانه‌ی مشکلات است؟ رنگ سفید در واقع نوعی شلوغی و بی‌نظمی رنگها است نه هارمونی مجموعه‌ای از تک رنگها، بنابراین هاله‌ی سفید نشانگر فقدان هارمونی (نا هماهنگی) در بدن و ذهن است. طبیعت که ما قسمتی از آن هستیم، مجموعه‌ای هماهنگ است. این هماهنگی ناشی از هماهنگی مطلق و آهنگین نوسانها است، که در فیزیک کوانتومی مدرن تا حدی توصیف شده است. چند ساعت قبل از مرگ، هاله سفید می‌شود و وضوح آن به شدت افزایش می‌یابد. توجه داشته باشید که در اکثر فرهنگ‌ها رنگ سفید نماد مرگ است (نه رنگ سیاه)، زیرا در گذشته مردم می‌توانستند عملاً هاله‌ی سفید قبل از مرگ را ببینند. به نظر می‌رسد که پیشینیان ما خیلی بیشتر از آنچه ما بتوانیم باور کنیم، می‌دانستند.
Aura Visionچرا باید هاله را ببینیم؟
رنگها و قدرت هاله، مخصوصاً در اطراف سر معانی خیلی مهمی در بر دارند. شما می‌توانید با مشاهده‌ی هاله‌ی یک شخص، عملاً افکار او را قبل از آنکه به زبان بیاورد ببینید، و اگر آنچه می‌بینید با سخنان او هماهنگی نداشته باشد، شما دروغ را نیز به روشنی مشاهده می‌کنید. هیچکس نمی‌تواند در حضور شما دروغ بگوید، بدون آنکه دروغش آشکار شود. هاله را نمی‌توان با دروغ و ظاهرسازی تغییر داد. هاله، سرشت و افکار واقعی ما را برای همه آشکار می‌کند.
هاله، امضای معنوی ما است. وقتی شما شخصی را با یک هالة پاک و درخشان می‌بینید، می‌توانید مطمئن باشید که او شخصی خوب و دارای روحی والاست، حتی اگر خود او فردی فروتن باشد یا از خصوصیات خود آگاهی نداشته باشد. هنگامی که شخصی را با هاله‌ای خاکستری یا سیاه می‌بینید می‌توانید مطمئن باشید که او فردی با افکار ناپاک است، هر چند که ظاهرا‌ً جذاب، خوش سخن، فرهیخته، خوش ظاهر یا خوش لباس به نظر برسد. مخصوصاً بسیار مهم است که هالة هر استاد معنوی، پیر یا مرشد را بررسی کنید. چنین شخصی باید هاله‌ای درخشان به رنگ زرد طلایی در اطراف سرخود داشته باشد. در غیر اینصورت بهتر است شما از پیروی او دست بردارید و به راه خود بروید.
پیوستن به فرقه یا گروهی که توسط افراد بی‌صلاحیت با هاله‌هایی نا مطلوب رهبری می‌شود، برای آگاهی شما بسیار خطرناک است. خطر کجاست؟ اگر زندگی خود را صرف پیروی از عقاید و آداب چنین گروههایی کنید، هنگامی که نوبت به استفادة واقعی از اطلاعاتی که در این دوران در آگاهی خود ذخیره کرده‌اید می‌رسد، ممکن است تقریباً هیچ چیز مفیدی در ذهنتان وجود نداشته باشد. در چنین موقعیتی لازم است که همه چیز را از اول دوباره بیاموزید. اکثر رؤسای فرقه‌ای و ---------- تنها به دو چیز فکر می‌کنند: پول و قدرت برای کنترل مردم و شما می‌توانید خودتان این را در هالة آنها ببینید؛ تصور کنید که اگر بسیاری از مردم بتوانند هاله‌های رؤسای خود را ببینند و شروع به انتخاب آنها بر اساس هاله‌هایشان کنند، زمین چه تغییری خواهد کرد!
با بررسی هاله می‌توان اختلالات عملکرد بدن (بیماریها) را خیلی قبل از بروز علائم فیزیکی تشخیص داد. با کنترل آگاهانه‌ی هاله‌ی خود، عملاً می‌توانید خود را شفا دهید.
به هر حال بهبود جسم فیزیکی، در مقایسه با آنچه دیدن و مطالعه‌ی هاله‌ها می‌تواند در جهت ارتقای آگاهی، تکامل معنوی و افزایش دانسته‌های ما از طبیعت انجام دهد، هیچ است.
هرکس هاله‌ای دارد، اما اکثر مردم روی زمین هاله‌هایی بسیار ضعیف و کدر دارند. این، پیامد مستقیم نگرش مادی گرایانه‌ی آنها در طول زندگی است، که مانع تکامل آگاهی می‌شود و احساسات منفی از قبیل ترس، رشک و حسد را پرورش میدهد. این طرز نگرش، طبیعت واقعی انسانها را سرکوب می‌کند و به این ترتیب هاله‌ی آنها هم سرکوب می‌شود.
وقتی دیدن هاله را یاد می‌گیرید، خود را برای یک پرسش خیلی سخت آماده کنید: «می‌توانی به من بگویی هاله‌ی من چگونه است؟»، و همچنین موقعیت دشواری که شما هیچ هاله‌ای نمی‌بینید یا چیزی می‌بینید که نمی‌خواهید درباره آن صحبت کنید. یکی از بهترین پاسخهایی که ما پیدا کرده‌ام این است: «چرا خودتان دیدن هاله را یاد نمی‌گیرید؟» و این یکی از مهمترین علت‌هایی است که ما مشاهده‌ی هاله را به مردم یاد می‌دهیم.
اگر مردم بدانند که هاله‌شان در معرض دید است و افراد بسیاری می‌توانند آن را ببینند، مواظب افکارشان خواهند بود و سعی خواهند کرد، هاله‌ی خود را ببینند و اصلاح کنند. بر اثر این تلاش آنها بهتر و خردمندتر خواهند شد و خواهند توانست افکار و اهداف سایرین را دریابند. اگر همه‌ی مردم بتوانند هاله‌ها را ببینند و تفسیر کنند، دنیا حتماً بسیار بهتر از آنچه هست، خواهد شد.
کالبد اثیری و هـالة نورانـی
Aura & Asteral Body
کالبد اثیری اغلب با هاله اشتباه گرفته می‌شود. کالبد اثیری مهمترین قسمت و به عبارت دیگر بخش جاودانه وجود ما است. زیرا آگاهی ما در آن نهفته است. هنگامی که کالبد فیزیکی ما می‌میرد، نوسان هاله متوقف می‌شود. کالبد اثیری جاودانه است، دوره حیات آن حدود 1022سال است، که تقریباً برابر با طول عمر جهان است. کالبد اثیری، یک توده الکترونی حاوی حدود21 10*4 الکترون است. الکترونهای کالبد اثیری ما دارای حافظه‌ای با ظرفیت عظیم هستند، و اطلاعات و هوشی را در برمی‌گیرند که همه‌ی عملکردهای ذهن و بدن ما را کنترل می‌‌کند. از جمله‌ی همه فرآیندهای بهبود را، اینها واقعیت‌هایی هستند که فیزیکدانان ما اکنون در حال کشف آنها هستند. کالبد اثیری واقعیت وجود ما است. اگر وجود خود را به یک کامپیوتر تشبیه کنیم، کالبد فیزیکی ما سخت‌افزار این کامپیوتر است و با قسمتهایی مانند حس‌گرها، فرستنده‌ها، گیرنده‌‌ها و بخشهای کنترل تجهیز شده است، کالبد اثیری الکترونی حاوی نرم‌افزار، حافظه، ذخیره داده‌‌ها و همچنین آگاهی و بالاخره اراده آزادانه کاربر است، که تصمیم می‌گیرد چه کند.
کالبد فیزیکی ما واحدی ناقص است و به آسانی بیمار می‌شود، زیرا ما هنوز آگاهی خود را تا حدی تکامل نداده‌ایم که بتوانیم کالبد فیزیکی خود را بهتر کنترل کنیم. هدف نهایی این است که بتوانیم فعالیت هر سلول بدن خود را آگاهانه کنترل کنیم و خصوصاً در هنگام نیاز آنها را بازسازی کنیم. در چنین حالتی ما همیشه جوان خواهیم ماند، و قادر خواهیم بود زمان و روش تغییر جسم فیزیکی خود را انتخاب کنیم. همچنین ما خواهیم توانست با آزادی کامل تصمیم بگیریم که در کالبد فیزیکی باشیم (که به عنوان ابزاری برای کمک به دیگران لازم است)، یا به منبع آگاهی در کالبد اثیری بپیوندیم. تصور کنید که این آزادی چه لذت و تفریحی در بردارد. این یک رؤیا نیست، واقعیت است.
تنها دو عامل وجود دارد که می‌تواند به اطلاعات ذخیره شده در کالبد اثیری صدمه بزند و ما را دچار لطمه‌های ماندگار کند: داروها و سر و صداهای بلند.
تجربه‌ی مشاهده‌ی کالبد اثیری خود:
دو دستتان را چنان نگهدارید که انگشتان اشاره دو دست تقریباً یکدیگر را لمس کنند. بهتر است این کار را در برابر یک زمینه‌ی تیره و مات انجام دهید. زمینه‌ی سیاه از همه بهتر است. فضای بین انگشتان و اطراف آنها را نگاه کنید و توجه کنید که زمینه در نزدیک انگشتان شما، روشن‌تر دیده می‌شود. تابش متمایل به آبی، شفاف و کمی درخشان که مسؤول این پدیده است، عملاً قسمتی از کالبد الکترونی اثیری شما است. با به هم پیوستن دودست، شما یک مدار الکترونیک تشکیل می‌‌‌‌دهید که کالبد اثیری را واضح‌‌ترمی‌‌کند. شکل کالبد اثیری، به کالبد فیزیکی شما وابسته است. بعضی ازمردم کالبد اثیری قوی و درخشانی دارند که 10 میلی‌متر یا بیشتر، فراتر از کالبد فیزیکی است. این کالبد در افراد سالم در روی زمین، به طور معمول در حد 2 تا 4 میلی‌متر در نظر گرفته می‌شود.
Aura & Consciousnessساختار آگاهی و هـالة نورانـی
در سطح بالاتر آگاهی، کالبد اثیری ما با «آگاهی برتر» یا «خود برتر» که به مراتب قوی‌تر و هوشمند‌تر است، ارتباط برقرار می‌‌کند. «خود برتر» همه‌ی احساسات ما را دریافت می‌کند و همه‌ی ادراکات ما را در کل زندگی ذخیره می‌نماید. علم پزشکی این ارتباط را بین کالبد اثیری و خود‌‌برتر، به خوبی ثابت کرده است. این ارتباط، به صورت یک «تونل» بسیار پر سر و صدا است که به یک نور بی‌نهایت درخشان (خود‌برتر) ختم می‌شود. وقتی ما می‌میریم کالبد اثیری ما (که خود واقعی ما است) از این تونل عبور می‌کند و ما با رسیدن به نور درخشان، به سعادت کامل و آگاهی مطلق دست پیدا می‌کنیم. این نور درخشان راه ورودی هسته‌ی خود برتر ما است. افراد بسیاری که یک «مرگ بالینی» را تجربه کرده‌اند، این ارتباط را با جزئیات کامل توصیف کرده‌اند. این تجربه چنان عمیق، کامل و گیراست و چنان با زندگی روزانه ما متفاوت است، که وقتی باز می‌گردیم بیشتر آن را فراموش می‌کنیم، همانطور که رؤیاهایمان را از یاد می‌بریم. خود برتر دارای 9 طبقه است، که هر یک قوی‌تر و روشن‌تر از قبلی است.
روشنایی «خودهای برتر» و صدای تونل‌هایی که به آنها ختم می‌شوند، مربوط به گفتگوهای روحانی بی‌شمار و دیرین، و به عبارت دیگر «نور و صدای آفرینش» است. بهترین فیزیکدانان ما قبول دارند که هر چیز در جهان، تنها یک نوسان است.
هدف بسیاری از تمرینهای مدی‌تیشن و یوگا، رسیدن به نور و سعادت (نیروانا، سامادهی،…) آگاهانه در هنگام زندگی است. اگر بتوانید بارها در طول زندگی خود به این «آگاهی برتر» حتی به مدت چند ثانیه دست پیدا کنید، از تیرگی جهل رهایی پیدا می‌‌کنید. شما شروع به درک چیزهایی می‌کنید که هرگز قادر به درک آنها نبوده‌اید. اغلب پس از تماس مستقیم با «خود‌برتر» شیوه‌ی زندگی گذشته دیگر برای شما جاذبه‌ای ندارد. پیروی از عادات، آداب و شیوه‌ی زندگی دیگران و وابستگی به مادیات، از آن پس برای شما بی‌معنا می‌شود. روح شما، کاملاً بیدار می‌شود.
مشاهده‌ی هاله Vision of Human Energy Field

این تمرین به این منظور طراحی شده است که هاله را برای اولین بار مشاهده کنید، و یا دیدن هاله را تمرین کنید. انتخاب شرایط مناسب مهم است، زیرا نه تنها هاله را بهتر می‌بینید، بلکه بهتر می‌توانید به آنچه می‌بینید اعتماد کنید. اول: از شخص مورد مطالعه بخواهید که روبروی یک زمینه‌ی سفید و ساده با نوردهی بسیار ملایم بایستد. یک زمینه‌ی رنگی، رنگهای هاله را تغییر می‌دهد و در نتیجه شما به دانش بیشتری درباره‌ی ترکیب رنگها نیاز پیدا می‌کنید. ترکیب رنگهای زمینه و هاله گاهی می‌تواند در تفسیر رنگ هاله مشکل ایجاد کند. دوم: نقطه‌ای را برای نگاه کردن انتخاب کنید. وسط پیشانی نقطه‌ی مناسبی است. این نقطه، محل چاکرای پیشانی یا چشم سوم است. در بعضی از فرهنگها (در هند) در این محل علامتی می‌گذارند. در زمان قدیم چنین علامتی بیننده را دعوت به نگاه کردن و مشاهده‌ی هاله می‌کرده است. سوم: برای مدت 30 تا 60 ثانیه یا بیشتر به این نقطه نگاه کنید. چهارم: بعد از 30 ثانیه، در حالی که هنوز به همان نقطه نگاه می‌کنید، محیط اطراف را با دید محیطی خود بررسی کنید. ادامه‌ی تمرکز بسیار مهم است. در برابر وسوسه نگاه کردن به اطراف مقاومت کنید. شما باید ببینید که زمینه‌ی اطراف شخص روشنتر و دارای رنگی متفاوت با قسمتهای دیگر زمینه است. این ادراک شخصی شما از هاله است. هر چه تمرکز شما طولانی‌تر باشد، هاله را بهتر خواهید دید. به یاد داشته باشید که تمرکز روی یک نقطه با تجمع اثر نوسان هاله در چشم شما حساسیت را افزایش می‌دهد. پنجم: اکثر تمرینهای پیشرفته‌ی مشاهده‌ی هاله، در تاریکی کامل انجام می‌شوند، اما نیاز به ساعتها تمرکز و تمرینهای منظم و اصولی دارند.
یک عکس فوری از یک هاله:
بعد از تمرکز به مدت کافی و در حال دیدن هاله، چشمانتان را ببندید. برای یک یا دو ثانیه فقط هاله را خواهید دید. آماده باشید، شما فقط یکی دو ثانیه فرصت دارید و پس از آن سلولهای حساس به نور از نوسان باز می‌ایستند و ارسال پیامهای بینایی به مغز متوقف می‌شود. اگر این فرصت کوتاه را از دست بدهید، ناچارید دوباره تمرکز را آغاز کنید. سعی کنید بفهمید که باید با چه سرعتی چشمانتان را ببندید.

مشاهده‌ی هاله‌ی دیگران:

بهترین روش این است که مستقیماً به چاکرای پیشانی (چشم سوم یا چشم عقل، که به فاصلة 5/1 سانتی متر بالای بینی، بین چشمها قرار دارد) نگاه کنید و برای حداقل 30 تا 60 ثانیه وضعیت ذهنی خود را در حالت تمرکز قرار دهید، که تکنیک آن در بالا توضیح داده شد. من با نگاه کردن به چاکرای گلو و قلب نیز همین نتایج را بدست آورده‌ام. به هر حال اگر شما روی سینه‌ی کسی تمرکز کنید، چنان غیر معمول به نظر می‌رسد که شخص مورد مطالعه معمولاً بسیار معذب می‌شود. وقتی به چاکرای پیشانی کسی نگاه می‌کنید، عملاً می‌توانید گفتگو را نیز ادامه دهید.
در این مورد هم زمینه‌ای با نور خیلی ملایم و بدون سایه بهترین نتیجه را می‌دهد. با تمرین بیشتر، هر زمینه‌ای با نور یکنواخت (مانند آسمان آبی) برای کار شما مناسب خواهد بود.
مشاهده‌ی هاله‌ی خود:
روبروی یک آینه با اندازه‌ی مناسب به فاصله‌ی 5/1 متر از آینه بایستید. در آغاز کار بهتر است زمینه‌ی پشت سر شما سفید و ساده و بدون سایه باشد. نور محیط باید خیلی ملایم و یکنواخت باشد. دستورهای بالا را برای دیدن هاله دنبال کنید. هر روز حداقل به مدت 10 تا 15 دقیقه تمرین کنید، تا حساسیت شما افزایش یابد و دید هاله‌ای شما پیشرفت کند.
دید هاله‌ای و پس تصویرها:
یکی از سئوالهایی که اغلب در کلاسهای هاله شناسی پرسیده می‌شود، این است:«آیا چشمان من به من حقه می‌زنند؟»جواب منفی است. شما فقط یاد گرفته‌اید که به آنچه چشمانتان قادرند انجام دهند، توجه کنید. حسگرهای نور در چشم ما (سرخ، سبز و آبی)، حسگرهای نوسان هستند، که دارای حافظه‌اند. اهمیت حافظه در این است که آنها می‌توانند تا چند ثانیه پس از قطع تحریک بینایی به نوسان ادامه دهند.
حافظه‌ی تحریک بینایی اغلب به عنوان پس تصویر درک می‌شود. پس تصویرها شکلی دقیقاً یکسان با تصاویر اصلی دارند. پس تصویر جسمی که بوسیله‌ی هاله‌اش احاطه شده است، بزرگتر از تصویر اصلی است. افزایش اندازه‌ی پس تصویر، ناشی از نوسان هاله است و عملاً نشان دهنده‌ی یک عکس فوری از یک هاله است. بنابراین خیلی مهم است که هنگام تماشای هاله، روی یک نقطه تمرکز کنیم و در برابر وسوسه‌ی تغییر نقطه‌ی تمرکز تسلیم نشویم، در غیر این صورت تصویر هاله با پس تصویر جسم اشتباه خواهد شد.
کودکان و هاله
کودکان تا سن پنج سالگی بطور طبیعی هاله‌ها را می‌بینند. نوزادان هر گاه با شخصی روبرو می‌شوند، اغلب بالای سر او را نگاه می‌کنند. اگر رنگ هاله‌ای را که بالای سر آن شخص می‌بینند، دوست نداشته باشند، یا اگر این رنگ با رنگ هاله والدینشان خیلی متفاوت باشد، گریه می‌کنند؛ اهمیتی ندارد که آن شخص چقدر خنده‌رو باشد.
کودکان هاله‌هایی بسیار تمیز و قوی‌تر از اکثر بزرگسالان دارند، زیرا بزرگسالان معمولاً اسیر دنیای مادی هستند و فطرت خود را با چیزهای سطحی سرکوب می‌کنند. وقتی من به پسر 12 ساله‌ای یاد دادم که هاله‌ی خود را ببیند، او به من گفت که وقتی کوچک بود اکثر اوقات می‌توانست هاله‌ها را ببیند، اما هیچ کس به این توانایی او توجه نکرده بود. بنابراین او فکر کرده بود که این موضوع اهمیتی ندارد و احتمالاً اشکالی در بینایی او وجود دارد. نظیر این داستان زیاد اتفاق می‌افتد. به نظر من بچه‌ها باید دیدن و تفسیر هاله‌ها را یاد بگیرند. در این صورت آنها این توانایی خدادادی را از دست نخواهند داد.
این تصویر چیست؟

 
 
 

این تصویر چیست؟؟؟؟؟

هاله مکان ها
هر مکانی هاله ویژه ای دارد






مکان های مختلف هالة‌ مخصوص به خودشان را دارند. مواد هم می توانند امواج را نگه دارند. در مکان های محصور سطح انرژی به طور خاصی بالا می رود و این موضوع در مورد بچه های کوچک بسیار اهمیت دارد. حضور فیزیکی والدین یا هر کسی که حمایت شان می کند باعث می شود که احساس آرامش کنند و در معرض انبوهی از امواج افراد غریبه قرار گرفتن کودک را دچار تنش می کند. برای همین بهتر است در بیرون از خانه به جای کالسکه بچه را بغل کنید، تا احساس آرامش کند. ما بزرگترها می توانیم به خودمان و فرزندانمان کمک فراوانی کنیم تا چاکراها رلکس و بازبمانند. اگرچه اساسا امواج و شرایطی را جذب می کنیم که با تشعشعات انرژی مان مطابقت داشته باشند.
Aura Layersهفت سطح هاله نورانـی انسان

هفت سطح هاله ی نورانـی انسان

لایه‌ی اول: لایه‌ی اتری

کالبد اتری ( تشکیل شده از اتر که حالتی بین ماده و انرژی است ) از خطوط ظریف انرژی تشکیل شده است، مانند یک شبکه‌ی درخشان از پرتوهای نور سفید – آبی. ساختار شبکه مانند لایه‌ی اتری در حرکت مداوم است. این لایه تا فاصله حدود 5/0 تا 6 سانتیمتر از کالبد فیزیکی وسعت دارد. رنگ لایه اتری از آبی روشن تا آبی تیره متغییر است. ساختار این لایه با کالبد فیزیکی یکسان بوده، تمام جزئیات آناتومی و ارگانها را در بر می‌گیرد.
لایه‌ی دوم: لایه‌ی عاطفی
لایه‌ی احساسات، ساختار آن سیال تر از لایه‌ی اتری است و با کالبد فیزیکی یکسان نیست. این لایه به صورت ابرهایی رنگین، از جنسی ظریف با حرکت سیال و مداوم، دیده می‌شود، که نشان دهنده‌ی طیف کامل عواطف ما است. فاصله‌ی حاشیه‌ی این لایه از کالبد فیزیکی 5/2 تا 5/7 سانتیمتر است.
لایه‌ی سوم: لایه‌ی ذهنی
جنسی ظریفتر از کالبد عاطفی دارد. این لایه به صورت نوری به رنگ زرد روشن که اطراف سر و شانه می‌تابد و اطراف کل بدن وسعت پیدا می‌کند، دیده می‌شود. حاشیه این لایه 5/7 تا 20 سانتیمتر از کالبد فیزیکی فاصله دارد. کالبد ذهنی، یک کالبد ساختاری نیز هست. این کالبد حاوی ساختار اندیشه‌های ما است… شکلهای افکار در این لایه قابل مشاهده‌اند.
لایه‌ی چهارم: لایه‌ی اثیری
کالبد اثیری فاقد شکل ثابت است و از ابرهایی از رنگ تشکیل شده است. وسعت آن تا فاصله‌ی حدود 15 تا 30 سانتیمتر از کالبد فیزیکی است. این کالبد ما را با بعدهای بالاتری از واقعیت ارتباط می‌دهد. این سطح، راه ورودی سطح اختری است.
لایه‌ی پنجم: لایه‌ی کلیشه‌ای اتری
این لایه حاوی طرح کلیشه‌ای تمام اشکال موجود در سطح فیزیکی است. این لایه الگوی کاملی برای لایه اتری است. وسعت آن تا فاصله 45 تا 60 سانتیمتر از کالبد فیزیکی است.این سطحی است که صوت تبدیل به ماده می‌شود. لایه‌ی کلیشه‌ای اتری هاله، فضایی خالی یا منفی ایجاد می‌کند، که منشأ ساختار شبکه‌ای است که کالبد فیزیکی در آن رشد می‌کند.
لایه‌ی ششم: لایه‌ی آسمانی
سطح ششم، کالبد آسمانی نام دارد. وسعت آن حدود 60 تا 105 سانتیمتر از جسم فیزیکی است. در این سطح است که ما وجد و شعف معنوی را تجربه می‌کنیم. از طریق کالبد آسمانی است که ما عشق بی قید و شرط را می‌آموزیم. کالبد آسمانی به صورت نوری دیده می‌شود که از رنگهای روشن و ملایم تشکیل شده است و درخشش زیبایی دارد. این نور، درخشش طلایی – نقره‌ای و کیفیت رنگ به رنگ شونده دارد.
لایه‌ی هفتم: لایه‌ی کلیشه‌ای کتری کالبد علّی
کالبد کتری حدود 75 تا 105 سانتیمتر از کالبد فیزیکی وسعت دارد، و در برگیرنده همه کالبدهای هاله‌ای همراه باکالبد فیزیکی است. کالبدکتری از رشته‌های ظریف نور طلایی – نقره‌ای تشکیل شده که فرم کلی هاله را حفظ می‌کنند. کالبد کتری، حاوی یک ساختار شبکه‌ای طلایی از کالبد فیزیکی و همه‌ی چاکراها است.
Ajna & Chakrasچاکراها در هاله نورانی

در هاله‌ی انسان ساختار‌هایی تحت عنوان چاکرا (کانون انرژی) وجود دارد. این مراکز مسئول تبادل انرژی بین هاله‌ی انسان و هاله‌ی کیهان (ارسال و دریافت انرژی) و همچنین مسئول متعادل کردن انرژی در سطوح مختلف هاله می‌باشند. چـاکراهـا به دو نـوع اصلـی و فـرعی تـقسیم می‌شوند، تعداد چاکراهای اصلی هفت و فرعی بیست‌و‌یک می‌باشد. چاکراها شبیه قیف هستند، انتهای باریک چاکراهای اصلی به سمت مغز یا نخاع و قسمت پهن آنها به سمت خارجی‌ترین لایه‌ی هاله قرار گرفته است.
چاکراهای اصلی در طول ستون فقرات تا مغز قرار گرفته‌اند و با شماره‌های یک تا هفت نام‌گذاری می‌شوند. این چاکراها به ترتیب شماره (از یک تا هفت) در انتهای ستون فقرات، راستای ناف، انتهای جناغ سینه، راستای قلب، گودی گردن، پیشانی و فرق سر قرار دارند. رنگ این چاکراها به ترتیب (از یک تا هفت) قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش است.
هریک از این چاکراها با گروهی از عملکردهای جسمی، روانی و روحی در ارتباط است. سالم، باز و فعال بودن هر چاکرا باعث می‌شود عملکردهای مربوطه نیز ایده‌آل باشد. برای فعال سازی چاکراها از تکنیک‌های مختلف جسمی و ذهنی استفاده می‌شود . در ادامه نمونه‌ای از تکنیک‌های ذهنی آمده است.

این تمرین را می‌توان با هر روشی انجام داد (خوابیده به پشت طوری که دستها و بازوها در کنار بدن باشد و یا نشسته روی صندلی راحتی) انتخاب روش به شما بستگی دارد که با کدامیک راحت‌تر باشید. بعد از اینکه نشسته یا خوابیدید یک نفس عمیق از راه بینی بکشید (دم عمیق)، آنرا حبس کنید، سپس آرام از طریق دهان بیرون بدهید (بازدم عمیق)، چند ثانیه به ریه استراحت بدهید. (این کار را سه مرتبه تکرار کنید)
حالا چشمان خود را ببندید، تصور کنید که می‌خواهید برای قدم زدن به جنگل بروید، دری مقابل دید‌گان شما قرار دارد، جلو بروید و در را باز کنید و به بیرون قدم بگذارید. راهی باریک و روشن که از میان درختان می‌گذرد به چشم می‌خورد ، شما در این راه قدم بگذارید و جلو بروید…
در پایین جاده در سمت راست درختان بلندی را می‌بینید ، در این میان درخشندگی سیب‌های قرمز توجه شما را جلب می‌کند، از میان سیب‌های بی‌شمار سیبی قرمز را انتخاب کنید. سیب را در دست دارید و جریان رنگ قرمز را در خود احساس می‌کنید. این سیب قرمز اولین چاکرای شما را (چاکرای ریشه) شارژ می‌سازد. می‌توانید سیب قرمز را بخورید. به راه رفتن ادامه دهید...
در حالی که آگاهی کامل بر قدم زدن دارید. شما تا نزدیکی گل- های نارنجی زیبایی که همه یک اندازه و یک شکلند پیش می‌روید. دسته گلی را از این گلهای نارنجی انتخاب کنید و جریان ملایم رنگ نارنجی را در خود حس کنید. رنگ گلهای نارنجی دومین چاکرای شما را (چاکرای خاجی) شارژ می‌سازد. شما می‌توانید این دسته گل نارنجی زیبا را برای خودتان داشته باشید.
جلوتر بروید تا به کنار پرنده‌های زرد خوش رنگ، خوش آواز و زیبا برسید. دست خود را آرام روی بال های یک پرنده بکشید و به آوازش گوش دهید. جریان رنگ زرد پرنده را کاملاً در خود احساس کنید. چاکرای سوم شما (شبکه‌ی خورشیدی) بوسیله‌ی رنگ زرد پرهای زیبای پرنده شارژ می‌شود. شما سبک پریدن پرنده زرد را مشاهده می‌کنید تا پرنده محو شود. و همیشه شیرینی آواز پرنده‌ای زرد را به خاطر خواهید داشت.
به آرامی به سمت راست بروید. چمن زار سر‌سبز و وسیعی را در مقابل خود ببینید و روی فرش سبزی از علف‌ها بنشینید. دست خود را در علف های سبز فرو ببرید و آنرا لمس کنید و این جریان رنگ سبز را احساس کنید. این رنگ سبز علف ها چاکرای چهارم شما را (چاکرای قلب) شارژ می‌کند. شما می‌توانید از تازگی علف ها لذت ببرید.
کمی جلوتر در نزدیکی شما صدای آبشاری به گوش می‌رسد، به راه خود ادامه دهید تا آبشار را مشاهده کنید و از پایین آمدن قطرات آب شاداب شوید. در دریاچه‌ی پایین آبشار، رنگ آبی آب را ببینید. دستهای خود را به آرامی در سردی و خنکای آبی آب فرو ببرید و جریان این رنگ آبی را با تمام وجود حس کنید. این رنگ آبی آب پنجمین چاکرای شما را (چاکرای گلو) شارژ می‌سازد. مقداری از این آب بنوشید و لذت ببرید.
به راه خود ادامه دهید و حرکت و جنبش پروانه‌ای نیلی رنگ را ببینید. با انگشت آنرا لمس کنید. از نوسان و جریان این رنگ نیلی آگاه باشید و آنرا حس کنید. پروانه نیلی رنگ که روی انگشتان شما نشسته چاکرای ششم شما را (چشم سوم) شارژ می‌سازد. بعد پریدن آرام و محو شدن پروانه را می بینید.
به آخر راه که رسیدید دره‌ی عمیقی پوشیده با گل های بنفشه را مشاهده می‌کنید. دسته‌ای از گل ها را انتخاب کنید. جریان رنگ بنفش گل های بنفشه را حس کنید و اجازه دهید تا چاکرای هفتم شما را (چاکرای تاج) شارژ سازد.
به آرامی به عقب برگردید و رقص رنگین کمانی را در پهنه‌ی آسمان مشاهده کنید. شما نیز دارای یک رنگین کمان هستید، که در روشنایی، خوشی، خنده و آشتی با عشق آن را در هاله‌ی خود دارید. جریان تمامی رنگ های رنگین کمان را ( بنفش، نیلی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز ) در خود احساس کنید و سرشار از این رنگ‌ها باشید.
در پایان این سفر رویایی، رنگین کمان کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود، برگردید و پشت در بایستید، در را بازکنید و به داخل قدم بگذارید. حال داخل اتاق هستید، چشمان خود را باز کنید.
هر زمان که شما بخواهید و اراده کنید می‌توانید این سفر را به یاد بیاورید و تکرار کنید.
Ajna & Auraچشم سوم و رویت هاله نورانی (?)

Ajena & Chakras
چشم سوم و رویت هاله نورانی
چشم سوم با اسامی مختلف از جمله چشم معرفت، چشم بصیرت، چشم دل، چشم درون، تیسراتیل و آجنا خوانده می‌شود و جایگاه آن در کالبد اثیری و منطبق بر پیشانی در جسم فیزیکی است.
برخی دانشمندان اعتقاد دارند که چشم سوم محلی برای دریافت ادراکات فراحسی، الهام و اشراق و وسیله‌ای برای ارتباط موجودات با یکدیگر در جهان هستی است. از طریق آجنا می‌توان با عوالم و موجودات ماورایی و همچنین با ورای ابعاد مکانی و زمانی ارتباط برقرار ساخت. همچنین با کمک آجنا می‌توان هاله‌ها را دید.
برای رؤیت هاله، لازم است که تمرینات باز کردن چشم سوم را انجام دهید، تا چشم سوم خود را تحریک کرده، قدرت گیرندگی آن را افزایش دهید. این کار شما را قادر می‎سازد که انرژی اطراف سوژه‌ را دریافت کنید. البته بدون انجام این کار هم دیدن هاله‎ی تک‌رنگ‌ها ممکن است، اما اگر چشم سوم شما تحریک و باز نشده باشد، دیدن هاله‎ی یک موجود زنده بسیار مشکل خواهد بود.
به یاد بیاورید که وقتی خیلی خیلی خسته و کاملاً فرسوده‌اید چه حالی دارید؟ به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی برای روزها نخوابیده‎اید و به سختی می‎توانید چشم هایتان را باز نگه دارید؟ به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی چشم هایتان دست از تلاش برای بسته شدن بر نمی‎دارند؟ به یاد بیاورید که چه حالی دارید وقتی که با چشم هایتان می‎جنگید تا آن ها را باز نگه دارید؟
تجسم این حالت ها با تمرکز و توجه کامل، در شما احساسی برمی‎انگیزد، مانند اینکه تلاش می‎کنید یک پرده‎ی خیالی سنگین را از پشت چشم هایتان بلند کنید. در چنین حالتی ماهیچه‎های چشم هایتان خوب پاسخ نمی‎دهند، بنابراین کار شما تقریباً بطور کامل ذهنی است.
چند لحظه صبر کنید تا این حالت را به خوبی مجسم کنید. کوشش برای باز نگه‌داشتن چشمان خسته، یک تحریک ذهنی قوی در چشم سوم ایجاد می‎کند و به تدریج باعث باز شدن آن می‎شود. اما چگونه؟
این فعالیت گشایشی ذهن ، آگاهی جسمی شما را در محل چشم سوم متمرکز می‎کند. هنگامی که آگاهی جسمی شما در یک قسمت از بدنتان متمرکز می‎شود و شما آن ناحیه را تحت نفوذ ذهنی خود قرار می‎دهید، کالبد انرژی خود را در آن ناحیه به نحوی پویا تحریک می‎کنید. اگر این فعالیت ذهنی به اندازه کافی ادامه پیدا کند و تلاش ذهنی کافی صرف آن شود، چشم سوم شما شروع به باز شدن خواهد کرد.
اگر شما فعالیت گشایشی ذهن را هنگامی که در حالت آرامش هستید و موضوعی در میدان دید شما قرار دارد (و بطور مستقیم در حال نگاه کردن به آن نیستید) انجام دهید، دید هاله‎ای خودبه خود ایجاد خواهد شد.
فعالیت گشایشی ذهن که در این جا شرح داده شد، شبیه تکنیک‎های دیداری باز کردن چاکرا است که توسط اکثر استادان کار با انرژی و پیشرفت قوای ذهنی تدریس می‎شود. فقط به مراتب قوی‌تر و مؤثرتر است. تمرین های دیداری کار با انرژی به تنهایی ضعیف و کند هستند و یادگیری و استفاده از آنها مشکل است.
توصیه: مرکز بین دو چشم (روی پیشانی) را به نرمی با ناخن بخارانید. این کار به شما کمک خواهد کرد که این نقطه را با آگاهی جسمانی خود به دقت هدف بگیرید.
آگاهی جسمانی خود را به ناحیه بین چشمهای خود منتقل کنید. با تمرکز کامل از این ناحیه آگاه شوید. این ناحیه را به صورت ذهنی بالا بکشید. چنان که گویی تلاش می‎کنید پلک هایتان را به زور باز کنید. اما به ماهیچه‌هایتان در این ناحیه اجازه ندهید که منقبض شوند یا به هر صورت دیگر پاسخ بدهند ( این تلاش کاملاً ذهنی است).
احساس خود را به دقت مورد توجه قرار دهید. تصور کنید که چشم هایتان خیلی سنگین شده‎اند؛ به آن ها اجازه دهید که بسته شوند، و چند بار پلک هایتان را به‌هم بزنید. توجه کنید که برای این کار از کدام ماهیچه‌ها استفاده می‎کنید.
همین فرمان عضلانی را از طریق آگاهی جسمانی ذهن خود در آن ناحیه به کار ببرید، اما دیگر به ماهیچه‌های پلک هایتان اجازه ندهید که از فرمان اطاعت کنند.
این کار را دوباره و دوباره تکرار کنید ( بالا بکشید، بالا بکشید، بالا بکشید… ) چنان که گویی یک وزنه‎ی خیالی سنگین را از پشت چشم هایتان بلند می‎کنید.
این کار را ب


اسما خداوند متعال

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:پند و اندرز,عکس,عکس طبیعتآخر زمان,مرگ, فتنه,ایمان,جنگ,جهاد,توبه,امام,امام زمان,فراماسون,فراماسونری,دجال,رستاخیز,بیوتروریسم,کد,چله,امام,شیطان,شیطان پرستی,جهاد,داعش,جنگ,یمن,میانمار,هولوکاست,ایلومناتی,جادو,کابالا,صهیون,صهیونیسو,اسراییل,موسی,عیسی,سلیمان,نوح,جنگ نرم,اینترنت,اهنگ شیطان,رقص مرگ,, ] [ 11:45 قبل از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]

.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

نگاه سوم دریچه ایی بسوی روشنایی آرامـــــــــــــــــــــــــــــــش نیایـــــــــــــــــــــــــــــــش خودســــــــــــــــــــــــازی شـــــــــــــــــــــــــکرگزاری متجلی ساختن آرزوها و خواسته ها ♥♥♥♥♥♥ مــــــــــــــــــــــــــــراقبــــــــــــــــــــه ♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣ اگه از آن دسته انسانهای عجول وشتابزده هستید. اگه فقط نتیجه برای شما مهم است. اگه نمیتوانید صبر و حوصله پیشه خود سازید. اگه علت ها واما ها واگرها وچراهاباعث شده ناامیدی را پیشه کنید به نگاه ســـــــــــــــــــــوم ادامه ندهید نگاه سوم شکیابایی وصبر از شما میخواهدتا برای شما روشنایی به ارمغان آورد به نگاه سوم خوش آمدید ◘◘◘◘ انسانها باید بیاموزند که نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشق شان باشد، تنها کاری که می توانند بکنند این است که خودشان او را دوست بدارند . بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم هایی عمیق در قلب کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم، اما سال ها طول می کشد تا این زخم ها را التیام بخشیم . بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که به کمترین ها نیازمند است . بیاموزند انسان هایی هستند که ما را دوست دارند فقط نمی دانند که چگونه احساساتشان رابیان کنند . بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند اما به همان یک نقطه دو دید مختلف داشته باشند . بیاموزند کافی نیست که فقط دیگران را ببخشند بلکه باید بتوانند خود را نیز ببخشند. دیگر وبسایت و وبلاگ های ما balhayeparvaz.loxblog.com وnegahesevom2.loxblog.com وzarrinmadarkavir.ir وfakharii.loxnlog.com
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 103
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



پخش ویدیو